آرشیو برای: "تیر 1397"

آرام بی سر

آرام بی سر
گاهی باید از دلتنگی ها نوشت… از دردها…رنج ها…خستگی ها… اما امشب میخواهم از اتفاق های خوب زندگیم بنویسم اتفاقی که افتاد و به دل نشست اما بهتر است بگویم شیر مردی که در دل افتاد و به دل نشست…   +به قلم عقیق بیشتر »

معصومه

معصومه
زمان در تلاطم است و اولین روز ماه را در برگرفته و خبر از ولادت نوری از افق هفتمین خورشید امامت می دهد. آسمان چشم باز کرده تا نورانی شود از انوار معصومه اهل بیت و زمین تمام عطشش را با کرامت کریمه اهل بیت سیراب می کند میلادش همچون شکفتن گل های بهاری، به… بیشتر »

ترگل

_قسمت سوم: (بخشی از کتاب ترگل)  پرسش : اصلا چادر خوب! ولی چرا اجبار؟ من زیر بار حرف زور نمی‌روم! پاسخ: وقتی مساله‌ای جنبه‌ی اجتماعی و عمومی پیدا می‌کند، الزاما باید قانون‌مند شود تا به بهترین شکل اجرا گردد، مثلا در تمام دنیا، سرنشینان خودرو از طرف قانون… بیشتر »

ترگل

_قسمت دوم: امروز با تبلیغاتِ فراگیر دشمن، متاسفانه برخی از جوانان ما نسبت به مسائل دینی بدبین شده‌اند، مثلا اگر بگویی حدیث داریم که فلان‌طور، این حرف را نمی‌پذیرند اما اگر بگویی فلان دکتر اروپایی گفته است فلان‌طور، بهتر می‌پذیرند؛ مهم‌ترین ویژگی کتاب… بیشتر »

ترگل

ترگل
_قسمت اول: +مقدمه آیت الله سید ابوالحسن مهدوی _شرح در تصویر_ +نویسنده کتاب، سید عماد داوری دولت آبادی   (به مناسبت روز عفاف و حجاب) بیشتر »

قصه هزاران غصه

پدر و مادر داشتند حرص فرزندشان را می خوردند دست پدر روی پیشانی بود و در فکر عمیقی فرو رفته بود این سکوتش مانند خنجری قلبم را تکه تکه کرد چرا که وقتی غمی بزرگ در سینه دارد، دست بر پیشانی در خود فرو می رود و مادر هم، زیر لب زمزمه ها داشت شاید که مرهمی… بیشتر »

امشب پسر در کنار پدر آرمیده است

امشب پسر در کنار پدر آرمیده است
مدینه عزادار است و صدای شیون خاکیان و افلاکیان در هم آمیخته شده است امشب ستاره ای دیگر در آسمان بقیع سر بر خاک می نهد و فضای ظلمانی را با نور خود روشنی می دهد تمام فرشتگان عزادار و گریان صف کشیده اند ای بقیع زبان بگشا و بگو که امشب مهمان کدام عزیزی؟… بیشتر »

ما آیینه نیستیم

درجایی خواندم: ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ منوط به ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﮑﻦ، و ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻦ. ﻣﺎ آیینه نیستیم انسانیم. پس بیاییم به جای قرار دادن سرمان در زندگی دیگران سرمان را در زندگی و بر تن خود قرار دهیم. به راستی که ما همچون آیینه… بیشتر »

آهنگری,انسانگری

آهنگری,انسانگری
از آهن سخت تر که نداریم، داریم؟ برای شکل دادن و قابل مصرف کردنش اول حرارتش میدهند، بعد چکش کاری می کنند تا شکل مورد نظر را بگیرد کاری که خیلی از آدمک ها در حق همدیگر می کنند اول طرف را به طرز کاملا صریح می سوزانند و بعد با سخنان از پتک سنگین تر می کوبند… بیشتر »

سرنوشت

داشتم به سرنوشتم فکر می کردم غرق در افکارم بودم که یهو به خودم اومدم و گفتم: مهم نیست من چی می خوام مهم اینه خدا چی میخواد…   “اللهم ارزقنا توفیق الطاعة” و… +به قلم عقیق بیشتر »

به نام پدر "برای شیوا"

از وقتی اولین امتحان شروع شد و چشمم خورد به تیتر نام پدر بالای سربرگ امتحان بدجور به هم ریختم در حال دوختن واژه های نام پدر به هم بودم چشمم به دخترکی بود که سر دربرگه فرو کرده بود و با همان شیطنت خاصی که در چهره اش داشت مشغول امتحان پس دادن بود و اما… بیشتر »

در حاشیه جام جهانی

محمد در حال دیدن بازی فوتبال “مکزیک_کره جنوبی”   +بازی ایرانه محمد؟ _محمد: نه! +پس چه دیدنی داره ننه!!!! (((((:   (اندر سخنان مادربزرگ!!!!) بیشتر »