طواف شهادت
شنبه 98/05/19
امروز کاروان خورشید حج را ناتمام رها میکند و به سمت کربوبلا حرکت میکند.
کعبه با نگاهی غمآلود در حسرت یک طواف میماند
کاروان میرود تا در کربلا حول محور شهادت طواف کند
ای سرور و سالار از این سرزمین که خارج شوی دیگر رنگ آرامش را نمیبینی
و خنجرهای دشمن در مقابلت کمین میکنند و میخواهند با خون پاکت سیراب شوند
این قافلهای از زنوفرزند که یکتنه به دوش کشیدهای چند منزل دیگر به دست اسارت دشمن سپرده میشوند و در مقابل خود سرهای بریده و به نیزه آویخته شده را نظاره میکنند.
باد هوهوکنان صدای پای کاروان را به کربلا میرساند و خنجرهای خفته را بیدار میکند.
دشت پربلا بوی خون را از فاصله های دور استشمام میکند و منتظر رخدادی بزرگ است.
_پ.ن: روز هشتم ذی الحجه ماه ۶۰قمری امام حسین(ع) و یارانش پس از انجام اعمال عمره مکه را به قصد کربلا ترک کردند و قیام حسینی آغاز شد.
_به قلم عقیق(مریم کنعانی هرندی)
قطعه ای از بهشت
یکشنبه 98/04/23
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
امروز قدسیان بر زمین گل ایمان می پاشند
تمام پنجره ها گشوده شده و از نور آمدنت سیراب می شود
چشم ها در انتظار میلاد هشتمین ستاره است
چشم های موسی ابن جعفر با شعف به آسمان دوخته شده
و نجمه خاتون سراسر آرامش می شود
تو متولد شدی و همه جا با قدوم مبارکت متبرک شد
آمدی و همه من “الظلمات الی النور” شدند
وقتی آمدی در چشمانت برق رضایت موج می زد, به راستی که تو برازنده نام رضا هستی
چه فرخنده شبی که تو از مادرت متولد شدی و هشتمین نور هدایت را تکمیل کردی
تو در مدینه متولد شدی و اکنون در تمام طوس جریان داری
روز تولد توست و قطعه ای از بهشت پذیرای مشتاقان است
نقاره خانه ها آمدنت را فریاد می زنند و چشمه سعادت در صحن ها و رواق ها جاری شده و عاشقان را سیراب میکند
گنبدت مانند خورشید می درخشد
و دستان مهربان ضریحت همه را در آغوش کشیده
سقاخانه ات به همه آب حیات می بخشد
و پنجره فولادت جلوه گاه درماندگان است
چه خوش است صوت کبوترانت وقتی نغمه میلادت را سر می دهند و از دستان پر مهرت گندم می خورند
و من تنها, از دوردست ها چشم به عکس حرمت میدوزم
و مرغ خیالم پرواز می کند به سوی مشهد, خودم را در ایوان طلا روبروی گنبد می بینم و با اشک سلام می دهم و میلاد پر برکتتان را تبریک می گویم.
دل خوشم به همین زیارت خیالی و سرشار از آرامش می شوم با آوردن نامتان.
پ.ن:عکس تولیدی مربوط به روز میلاد امام رضا (ع)در حرم مطهر, سال ۱۳۹۴
+به قلم خودم(عقیق)
...
بی نام
شنبه 98/04/01
خدایا میبینی؟ دیگه خودمم و خودت شدم مثل توپی که ازین طرف پرت میشه اونطرف فقط امیدم به اینه که تو برم داری دیگه جایی ندارم جز پیش خودت منو میبری اون بالا؟
عقیق
نشانی از بی نشان ها
چهارشنبه 98/03/22
ماه بر فراز آسمان بقیع می درخشد
سکوت همه جا را فراگرفته و این صدای هو هوی باد است که در ظلمت کده بقیع پرده های سکوت را می درد
امشب خاک این مکان بار دیگر سند مظلومیت شیعه را هویدا می کند مظلومیتی که به دست گرگ صفتان خبیث وهابی رقم خورد
تمام قبور بقیع را با خاک یکسان کردند بارگاه ائمه را ویران کردند و نشانی از سنگ باقی گذاشتند
امشب بقیع مظلوم تر از همیشه فریاد گمنامی سر می دهد
نمی دانم در کدامین گوشه از آن صدای گریه می آید، صدای گریه آشنای یک مادر مادری که بی نام و نشان است و اکنون برای بی نشانی فرزندانش اشک می ریزد
امشب علمدار کربلا اینجا مهمان قبر خاکی مادرش ام البنین است
و حسین در کنار مزار پسر و برادر نشسته است
پیامبر اما غریب تر از همه به بقیع می نگرد، و علی همچنان به دور دست ها خیره شده, گویا به خانه مولا و سرورش و خانه ویران شده بانویش می نگرد امشب همه فرشتگان بر بام بقیع پرواز می کنند و با بال های نورانیشان بارگاه می سازند و زائران خاکی دریایی از اشک را روانه آنجا می کنند.
لعنت به نقشه شوم دشمنی که می خواهد تیشه به ریشه اسلام بزند و آثار جاودانگی اسلام را محو کند.
زخم تخریب قبور بقیع برای ما همچنان تازه است و منتظریم با ظهور حضرت مهدی(عج) انتقام سختی از آنها گرفته شود.
+به قلم خودم(مریم کنعانی هرندی)
...