چلچراغ هدایت
تمام شب ماه نورانی تر از همیشه بر زمین میتابید و ستاره ها سوسوکنان میدرخشیدند
مدینه غرق تمنا بود
تمنای هدایت…
پشت دیوارهای گِلی خانه ای کوچک، پدری چشم انتظار تولد دهمین خورشید آسمان ولایت بود.
خورشیدی که انوار الهی اش از سامرّا تا شرق و غرب عالم امتداد می یابد.
ابرها متراکم شد
صاعقه ای در گرفت
باران رحمت و هدایت بر زمین بارید
هادی متولد شد.
دستان کوچکش در دستان پدر جای گرفت
دستانی که هدایتگر امت بود
مدینه مبارکت باد… مبارکت باد لحظه های سبز ولادت
به خود ببال که اینک تمام آسمان مهمان توست.
مولاجان سلام و درود خداوند بر لحظه ای که خاک مدینه قدمگاهتان شد و لحظه ای که تربت سامرا تن شریفتان را در آغوش گرفت.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّكِيَّ الرَّاشِدَ النُّورَ الثَّاقِبَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
✍ عقیق
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عقیق در 1399/05/15 ساعت 09:33:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1399/05/17 @ 03:09:21 ق.ظ
سیــده الهام عزتی [عضو]
زیبا بود
لطفا از وبلاگ ما نیز دیدن کنید